نوشته شده توسط : samira

اعتراف

من زندگی را دوست دارم ولی


 

از زندگی دوباره می ترسم


 

دین را دوست دارم


 

ولی از کشیش ها می ترسم


 

قانون را دوست دارم


 

ولی از پاسبان ها می ترسم


 

عشق را دوست دارم


 

ولی از زن ها می ترسم


 

کودکان را دوست دارم


 

ولی از آینه می ترسم


 

سلام را دوست دارم


 

ولی از زبانم می ترسم


 

من می ترسم


 

پس هستم

 


اینچنین می گذرد روز و روزگار من


 

من روز را دوست دارم


 

ولی از روزگار می ترسم



:: بازدید از این مطلب : 658
|
امتیاز مطلب : 59
|
تعداد امتیازدهندگان : 21
|
مجموع امتیاز : 21
تاریخ انتشار : 17 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : samira

۱۷=۲*۲

 

خدایا به سبب همه گناهانم از درگاهت طلب بخشش

و مغفرت دارم.

خدایا بحق آنچه بوده ام نه آنچه شده ام مراببخش.

خدایا به موی سفیدم نظرکن و بعد به بخت سیاهم

نظر کن و مرا ببخش

:: بازدید از این مطلب : 767
|
امتیاز مطلب : 63
|
تعداد امتیازدهندگان : 20
|
مجموع امتیاز : 20
تاریخ انتشار : 17 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : samira


Once a Girl when having a conversation with her lover, asked
یك بار دختری حین صحبت با پسری كه عاشقش بود، ازش پرسید

Why do you like me..? Why do you love me?
چرا دوستم داری؟ واسه چی عاشقمی؟

I can't tell the reason... but I really like you
دلیلشو نمیدونم ...اما واقعا"‌دوست دارم

You can't even tell me the reason... how can you say you like me?
تو هیچ دلیلی رو نمي توني عنوان كني... پس چطور دوستم داری؟

How can you say you love me?
چطور میتونی بگی عاشقمی؟

I really don't know the reason, but I can prove that I love U
من جدا"دلیلشو نمیدونم، اما میتونم بهت ثابت كنم

Proof ? No! I want you to tell me the reason
ثابت كنی؟ نه! من میخوام دلیلتو بگی

گروه اينترنتي پرشين استار | www.Persian-Star.org

Ok..ok!!! Erm... because you are beautiful,
باشه.. باشه!!! میگم... چون تو خوشگلی،

because your voice is sweet,
صدات گرم و خواستنیه،

because you are caring,
همیشه بهم اهمیت میدی،

because you are loving,
دوست داشتنی هستی،

because you are thoughtful,
با ملاحظه هستی،

because of your smile,
بخاطر لبخندت،

The Girl felt very satisfied with the lover's answer
دختر از جوابهای اون خیلی راضی و قانع شد

Unfortunately, a few days later, the Lady met with an accident and went in coma
متاسفانه، چند روز بعد، اون دختر تصادف وحشتناكی كرد و به حالت كما رفت

The Guy then placed a letter by her side
پسر نامه ای رو كنارش گذاشت با این مضمون

گروه اينترنتي پرشين استار | www.Persian-Star.org

Darling, Because of your sweet voice that I love you, Now can you talk?
عزیزم، گفتم بخاطر صدای گرمت عاشقتم اما حالا كه نمیتونی حرف بزنی، میتونی؟

 No! Therefore I
cannot love you
 نه ! پس دیگه نمیتونم عاشقت بمونم

Because of your care and concern that I like you Now that you cannot show them,
therefore I cannot love you
گفتم بخاطر اهمیت دادن ها و مراقبت كردن هات دوست دارم اما حالا كه نمیتونی برام اونجوری باشی، پس منم نمیتونم دوست داشته باشم

Because of your smile, because of your movements that I love you
گفتم واسه لبخندات، برای حركاتت عاشقتم

Now can you smile? Now can you move? No , therefore I cannot love you
اما حالا نه میتونی بخندی نه حركت كنی پس منم نمیتونم عاشقت باشم

گروه اينترنتي پرشين استار | www.Persian-Star.org

If love needs a reason, like now, There is no reason for me to love you anymore
اگه عشق همیشه یه دلیل میخواد مثل همین الان، پس دیگه برای من دلیلی واسه عاشق تو بودن وجود نداره

Does love need a reason?
عشق دلیل میخواد؟

NO! Therefore!!
نه!معلومه كه نه!!

I Still LOVE YOU...
پس من هنوز هم عاشقتم

گروه اينترنتي پرشين استار | www.Persian-Star.org

True love never dies for it is lust that fades away
عشق واقعی هیچوقت نمی میره

Love bonds for a lifetime but lust just pushes away
 این هوس است كه كمتر و كمتر میشه و از بین میره

Immature love says: "I love you because I need you"
"عشق خام و ناقص میگه:"من دوست دارم چون بهت نیاز دارم

Mature love says "I need you because I love you"
"ولی عشق كامل و پخته میگه:"بهت نیاز دارم چون دوست دارم

"Fate Determines Who Comes Into Our Lives, But Heart Determines Who Stays"
"سرنوشت تعيين ميكنه كه چه شخصي تو زندگيت وارد بشه، اما قلب حكم مي كنه كه چه شخصي
در قلبت بمونه"


:: بازدید از این مطلب : 695
|
امتیاز مطلب : 47
|
تعداد امتیازدهندگان : 21
|
مجموع امتیاز : 21
تاریخ انتشار : 17 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : samira
 ديگه از همه بريدم ، حال قلبم زاره زاره‏
 آرزوهام و فروختم ، مسيرم سمت مزاره‏

 جاده غريب اشكام ، چراغ قرمز نداره‏
 دعا كن بميره چشمام ، تا ديگه هرگز نباره‏
 حلقه‏هاى انتظارم ، حالا از همه جدا شد
 به چه سختى عشقو كاشتم ، با يه باد اونم فدا شد
 گل اعتماد و له كرد ، دست هر كسى سپردم‏
 خواب كشتن منو ديد ، دل هر كي و كه بردم‏
 چى بگم وقتى يه رنگى ، واسه هيچكى آشنا نيست‏
 به گوش كسى نخورده ، بى وفايى رسم ما نيست


:: بازدید از این مطلب : 681
|
امتیاز مطلب : 69
|
تعداد امتیازدهندگان : 21
|
مجموع امتیاز : 21
تاریخ انتشار : 17 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : samira

دلم تنگه........
                     دلم گرفته ............
                                      دلم گریه می خواد ..........
      

آری دلم گرفته٬ از این روزگاران بی فروغ ! از این تکرارهای ناپایان !

دلم گرفته از این همه کینه .... این همه دروغ !

از این مردمان نا مهربان و بی وفا دلم گرفته .......

دلم برای کوچه پس کوچه های مهربانی ها تنگ است !

دلم تنگ است برای کودکی ام که پاورچین پاورچین روی سنگفرش های زندگی بی دغدغه قدم می زدم !

برای تنها گل محبتی که در بیابان دلم روئید و پس از این همه بی مهری و دروغ خشکید دلتنگم!

دلم برای دلتنگی های شیرین و انتظارهای کشنده تنگ است...!

نمی دانم کدامین نامهربان ٬ خواب را از دیدگانم دزدید که اینگونه در حسرت و دلتنگ خواب

شیرینم سرگردانم ؟!

دلم گرفته ! دلم تنگ است ! روزگار چشمانم طوفانی است و در انتظار باران های سیل آساست.....


   
آره !
           این روزا دلم بدجوری گرفته ... چشمام منتظر یک بهونه است ...

                                 
   که هی بخواد بباره....



:: بازدید از این مطلب : 792
|
امتیاز مطلب : 63
|
تعداد امتیازدهندگان : 19
|
مجموع امتیاز : 19
تاریخ انتشار : 17 اسفند 1388 | نظرات ()
نوشته شده توسط : samira



 

  کوچکی نیست

                      تمام باور هایت را

        در موضع گیسوان یک جنگل

                            با نعره ای قاطعانه

                              درحوصله ی خزان خلاصه

                                  کنند

 اما من

                  باتمام بی دل بودنم

              هنوزم هم

 



:: بازدید از این مطلب : 732
|
امتیاز مطلب : 83
|
تعداد امتیازدهندگان : 27
|
مجموع امتیاز : 27
تاریخ انتشار : 17 اسفند 1388 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد