5 نكته براي رسيدن به تفاهم در زندگي خانوادگي و زناشويي
نوشته شده توسط : samira


در دهه گذشته، بالاترين ميزان طلاق در جهان از آن آمريكا بوده است. در كشور ما نيز طلاق به‌ويژه در كلان شهرها رو به فزوني نهاده است. اين مقاله تلاش مي‌كند با بهره‌گيري از شيوه‌اي علمي چگونگي روابط شخصي همسران را در شرايط حاد و بحراني مورد بررسي قرار ‌دهد.

تنها گروهي از محققان مطالعات دقيقي نه‌ فقط درباره همسراني كه روابط صميمي و سعادتمندي با هم ندارند، بلكه در مورد زندگي زوج‌هاي خوشبخت انجام داده و سعي در كشف و شناخت تفاوت‌هاي اصلي بين اين دو گروه از زوج‌ها كرده‌اند. يكي از پيشگامان فعاليت در اين عرصه، دكتر هاوارد مارك من، استاد روان شناسي در دانشگاه دنور و سرپرست مركز مطالعاتي در امور و مسا ئل زناشويي و خانوادگي است.

كتاب او به نام "ما موفق مي‌شويم: شناخت اختلافات زناشويي" كار مشتركي است با دكتر كاليفرد ناتس ريس، استاد روان‌شناسي در دانشگاه واشنگتن دي.سي و سرپرست مركز روان‌شناسي خانوادگي که متن زيربه بيان گوشه‌هايي از اين كتاب مي‌پردازد. واقعيت‌هايي وجود دارد كه دانستن آنها براي همه همسران ضروري است تا بتوانند زندگي زناشويي خود را حفظ و تداوم بخشند يا زندگي زناشويي ناموفق خود را اصلاح و باز‌سازي‌ كنند. اين واقعيت‌هاي ساده به شما كمك مي‌كنند در مواقعي كه زندگيتان دستخوش مشكلات شده و آشفتگي ناشي از اين مشكلات به روابط نزديك شما با همسرتان آسيب رسانده، تصميمات درستي اتخاذ كنيد.

1. هر رابطه‌اي گنجينه‌اي از اميد‌ها و آرزوهاست، تحقيقات ما نشان مي‌دهد كه مخرب‌ترين نبرد‌ها و كشمكش‌ها با نيات خير شروع مي‌شوند. اين نيات خير پايه و اساس گنجينه‌اي از اميد‌ها و آرزوهاي نهفته‌اي را پي مي‌ريزند كه براي رسيدن به روابط شادي بخش و سعادتمند كافي هستند. از نيات خير و گنجينه اميد‌ها و آرزوهاي نهفته در آنها بهترين استفاده را ببريد.

2. ما تحقيقات خود را با اين فكر شروع كرديم كه كشف تفاوت‌ها در زوج‌هاي موفق و ناموفق كار ساده‌اي است. اما اين حقيقت نيز روشن شد كه تفاوت‌هاي مشخص و قابل‌توجهي در ميان هست كه مي‌توان آنها را كوچكتر يا كم‌اهميت‌تر كرد.

طبيعت انسان هرچه كه باشد چون بيشتر ما در روابط خود مشكل داريم بر اين گمان هستيم كه تغييراتي را بايد همسرمان ايجاد كند و نه خود ما. اما غالبا متوجه نيستيم كه ما كنترلي بر رفتار همسرمان نداريم و در نتيجه چنين ناآگاهي دچار نوميدي مي‌شويم ؛ نوميدي درباره بهبود روابطمان اما اگر او تغيير كند، همه چيز بر وفق مراد خواهد شد. البته موفقيت ما زماني است كه به اين واقعيت برسيم كه با ايجاد كمترين تغيير در خود مي‌توانيم تأثير بزرگ و تغييرات مثبتي به وجود آوريم تا ما را نسبت به همسرمان خوشبين‌تر و پذيراتر كند.

- در روابط خود با همسرتان از عبارات و كلمات محبت‌آميز و محترمانه استفاده كنيد.
- هنگام گردش و پياده روي دست در دست او و همگام با او گام برداريد و همراه خوبي برايش باشيد.
- هنگام عصبانيت از كلمات و عبارت‌هاي ناخوشايند و آزاردهنده استفاده نكنيد.

3. آنچه موجب اختلاف بين زوج‌ها مي‌شود، مشكلات نيست بلكه نحوه برخورد با مشكلات است كه مسئله‌ساز مي‌شود. بسياري از همسران تصور مي‌كنند كه اختلافات موجود در روابطشان معلول تفاوت‌هايي است كه با همسرانشان دارند. بار‌ها و بار‌ها چنين سخناني را از زبان بسياري از زن و شوهرها شنيده‌ايم که ما با هم تفاهم نداريم؛ همسرم به بيرون رفتن علاقه دارد، ولي من دوست دارم در خانه بمانم، يا زنم زود مي‌خوابد، اما من شب‌زند‌ه‌داري را دوست دارم. اين گونه استدلال‌ها، تلاش‌هاي معقول و قابل‌قبولي براي توجيه ناكامي‌هاست.

اما زن و شوهر‌هايي كه روابط موفق و شادمانه‌اي با هم دارند، به‌ جاي پرداختن به موضوعاتي كه در مورد آنها اتفاق نظر دارند يا ندارند، بيشتر مي‌كوشند تا مهارت‌هاي شنيداري خوبي در خود ايجاد كنند. چنين مهارت‌هايي هيچ گونه نقش يا تاثيري در از ميان برداشتن اختلافات، توافق اجباري يا تحميلي يا پند و اندرز دادن به يكديگر ندارند. لازمه داشتن مهارت‌هاي شنيداري، شناخت و پذيرش تفاوت‌هاي شخصيتي و ذوق و سليقه فردي است. داشتن يك شنونده خوب يعني داشتن يك دوست خوب. در يك رابطه زناشويي موفق هر يك از 2 طرف، ديگري را دوست خوبي براي خود مي‌داند و نه يك قاضي يا مشاور.

4. همسران در مبارزه با يكديگر از سلاح‌ها ي متفاوتي استفاده مي‌كنند، اما از جراحات مشابهي رنج مي‌برند. آنان نه تنها از زخم‌هاي مشابهي رنج مي‌برند بلكه سعي در حفظ و تداوم آنها دارند تا به اين وسيله به همان اهداف، تأييد‌ها، حمايت‌ها، و عشق و محبتي كه نياز دارند برسند.

وقتي زن و شوهر‌ها سعي مي‌كنند تا مشكل موجود در روابط خود را پيدا كنند معمولا به جاي اين كه آن اهداف نهايي را كه 2 طرف به شدت طالبشان هستند مورد برسي و مطالعه قرار دهند، بيشتر به سوي همان سلاح يا حربه هميشگي خود مي‌روند. ما وقتي تحقيق خود را بر اهداف مشتركي كه زن و شوهرها در روابط خود دارند متمركز كرديم، توانستيم تصورات غلط متداولي را كه زنان و مردان هنگام ازدواج درباره تفاوت‌هاي زن و مرد دارند، آشكار ‌سازيم.

5. بر خلاف اين عقايد سنتي كه مردان در داشتن روابط صميمي مشكل دارند و زنان معمولا تمايل به واكنش شديد دارند، هر 2 جنس در تمايلات خود براي داشتن روابط صميمانه با يكديگر تفاوت ناچيزي دارند.
بنابر دلايل متعدد، هم از نظر زيست‌شناسي و هم از لحاظ فرهنگي، مردان در كنترل و حل و فصل اختلافات لحظات دشواري را مي‌گذرانند، حال آنكه براي زنان تحمل سردي روابط عاطفي مشكل‌تر است. مردم بايد ياد بگيرند كه چگونه كشمكش‌ها، عصبانيت‌ها و اختلاف نظر‌هاي خود را كه در همه روابط وجود دارند يا به وجود خواهند آمد، حل و فصل كنند نه اين كه براي داشتن روابط زناشويي موفق، مدام به فكر ازدواج مجدد باشند.

متأسفانه، زن و مرد وقتي زندگي مشترك خود را شروع مي‌كنند، هيچ گونه اطلاع يا توافقي بر سر قوانين يا مهارت‌هاي لازم در برخورد با احساسات منفي شديدي كه در زندگي زناشويي پيش مي‌آيد و اجتناب ناپذير هم هستند، ندارند. هنگام بروز اختلاف و ندانستن چنين قوانين و مهارت‌هايي، زن و شوهرها غالبا متوسل به رويارويي و انتقاد‌هاي مستقيم مي‌شوند. چنين شيوه برخوردي مي‌تواند به طرف مقابل آسيب جدي برساند. همسران به‌ جاي اين كه ياد بگيرند خودشان بر اختلاف نظر‌ها و كشمكش‌ها فايق آيند، اجازه مي‌دهند تا اختلافات پيش آمده آنها را تحت كنترل خود گيرند.


 





:: بازدید از این مطلب : 678
|
امتیاز مطلب : 99
|
تعداد امتیازدهندگان : 33
|
مجموع امتیاز : 33
تاریخ انتشار : 2 ارديبهشت 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: